سکویا

مجله خبری،تحلیلی، سرگرمی سکویا

ماجرای خواستگاری و ازدواج پیامبر(ص) با حضرت خدیجه

  • -
ماجرای خواستگاری و ازدواج پیامبر(ص) با حضرت خدیجه

ازدواج حضرت خدیجه(س) با حضرت محمد(ص) تاثیر زیادی در به ثمر رسیدن رسالت بزرگ پیامبر داشت. در ادامه با جزئیات ماجرای خواستگاری حضرت خدیجه و ازدواج او با پیامبر آشنا می شوید.

روز دهم ربیع الاول در تقویم قمری از ایام مبارکی است که اولین پیوند آسمانی در آخرین رسالت نبوی بسته شد. حضرت خدیجه(س) از جمله بانوان مسلمانی است که، تمام ثروت خود را در عشق به حضرت محمد رسول الله (ص) خلاصه کرد.

ازدواج پیامبر با خدیجه

براساس روایات تاریخی، حضرت خدیجه(س) زنی بازرگان و دارا بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) مشهور بود، او از نظر دانش، کتب زمانه خود و همچنین اموال و املاک در میان زنان قبیله قریش صاحب برتری بود و با عناوین «طاهره»، «مبارکه»، «سید نسوان» و «ملکه بطحاء» شناخته می شد.

چنانچه در بخش دین و مذهب سکویا میخوانید طبق روایات، خدیجه پیش از پیامبر اسلام، دو بار ازدواج کرده بود و نام همسرهای او "ابی هاله هند بن زراره تمیمی" و "عتیق بن عائد مخزومی" بود. اما به اعتقاد برخی از محققین مانند جعفر مرتضی عاملی خدیجه قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با پیامبر اکرم(ص) بود.

ماجرای ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر

داستان خواستگاری و ازدواج حضرت خدیجه (س) و حضرت محمد(ص)

ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه (س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند.

پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت:«آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خوانده ام، نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.».(مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص41؛ سید هاشم رسولی محلاتی، درس هایی از تاریخ تحلیلی اسلام،ج2، ص17)

حضرت محمد (ص) در کاروان های تجاری خدیجه کار می کرد و او از امانتداری و کاردانی ایشان خوشش آمده بود. بانوی قریشی غرور خود را کنار گذاشت و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه، دغدغه ازدواجش با پیامبر (ص) را مطرح کند.

خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (ص) آمد و گفت:

«ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» (سید هاشم رسولی محلاتی، درس هایی از تاریخ تحلیلی اسلام، ج2، ص19-24)

ماجرای ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر

بر اساس منابع تاریخی، حضرت خدیجه(س) در خانواده‏ای موحّد و مومن به آئین ابراهیم حنیف و در مکه دیده به جهان گشود.

پدر گرانقدر این بانوی مکرمه، «خُوَیلِد» فرزند اَسَد، و مادر بزرگوار ایشان، «فاطمه»، دخت زائده، از موحدین مکه بودند که از لحاظ نسبی با پیامبر اکرم(ص) پیوند دارند؛ بر این اساس حضرت خدیجه(س) از لحاظ نسبی از تیره قریش است که از سوی پدر در جد سوّم (قُصَیّ ) و از سوی مادر در جد هشتم (لُؤَیّ) با پیامبر اکرم(ص) پیوند نسبی می‏یابد. (سیره ابن‏ هشام، 2:8)

خداوند در قرآن، اولین کنیه حضرت خدیجه و دیگر همسران پیامبر اکرم(ص) را «ام‏المومنین» لقب داده است. (سوره احزاب، آیه 6)

همچنین خدای متعال با عنوان «مبارکه» آن بانو را به حضرت عیسی معرفی نموده است. (کحل ‏البصر محدث قمی، ص 70)

امام صادق(ع) فرمود:

مقصود از صدیقه، «معصومه» است. (اصول کافی، ج1، ص 459)

امیرالمومنین(ع) در وصف آن حضرت از تعبیر «سیّدة النّسوان» استفاده نموده (بحارالانوار،ج 35، ص143) و امام کاظم(ع) ایشان را «سیده قریش» نام نهاده است (قرب ‏الاسناد، ص 252).

آیت ا...جعفر سبحانی، در کتاب «فروغ ابدیت» نوشت:

«خانه خدیجه(س)، پیش از آن که با محمد(ص) ازدواج کند، کعبه آمال و خانه امید مردم بی نوا، بیوه زنان و یتیمان و دستگیری از فرودستان بود. پس از آن که با جوان قریش ازدواج کرد، کوچک ترین تغییری در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.»

ازدواج پبامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) شباهتی به ازدواج های شناخته شده نداشت، زیرا در نوع خود بی نظیر و ویژگی های های خاصی داشت. ازدواج پبامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) از سفر کاری پیامبر و همراه شدن با حضرت خدیجه آغاز شد.

با اینکه اختلاف طبقاتی بسیاری میان سطح زندگی پیامبر و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما خدیجه (س) خوب می دانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر است.

ماجرای ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر

خدیجه خود مستقیماً از پیامبر خواستگاری نکرد بلکه بعضی از اقوام را واسطه قرار داد تا ابراز تمایل خود را به پیامبر برساند و این در زمانی بود که پیامبر تصمیم به ازدواج گرفته بودند، علت این هم که پیامبر برای تجارت سراغ خدیجه رفتند همین بود که برای فراهم کردن مقدمات ازدواج مقداری پول تهیه کنند.

پیامبر بعد از این که ابراز تمایل خدیجه را نسبت به خود متوجه شد با این ازدواج موافقت کرد و مراسم عقد و ازدواج با حضور جمعی از بزرگان قریش و عموهای عروس و داماد برگزار شد.

خدیجه بعد از مراسم ازدواج به پیامبر می فرماید:

«بیتی بیتک و انا جاریتک» خانه من خانه توست و من نیز کنیز توام. (بحار الانوار، ج26، ص 2)

در برخی روایات آمده است که مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر اسلام، ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی حضرت خدیجه (س)، که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت ها بود، انجام شد.

مهریه حضرت خدیجه(س)

در مراسم خواستگاری هنگامی که موضوع مهریه پیش آمد این موضوع مطرح شد که باید مهریه ای در شان و مقام بانوی بزرگ حجاز از سوی محمد(ص) تقدیم شود اما خدیجه با اقدامی شگرف، چهار هزار دینار به پیامبر هدیه داد و از او تقاضا کرد که این هدیه را به عنوان مهریه به پدرش «خویلد» بپردازد، در روایات تاریخی آمده است که ابو طالب مهریه خدیجه را بیست شتر قرار داد و در تاریخ دیگری است که مهریه پانصد درهم پول بوده است.

ماجرای ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر

ابوطالب در مراسم ازدواج پیامبر اسلام و خدیجه که در حضور خویلد (پدر خدیجه) و عمرو بن اسد (عموی خدیجه) برگزار شد، خطبه ازدواج را چنین خواند:

«سپاس پروردگار کعبه؛ او که ما را از نسل ابراهیم و فرزندان اسماعیل قرار داد و در حرم امن خود ساکن ساخت. او ما را حاکمان خود قرار داد و به سرزمینی که در آن هستیم، برکت بخشید. فرزند برادر من (محمد بن عبدالله) کسی است که هیچ مردی از قریش همسان و همسنگ او نیست، از همگان برتر است و در بین آفریدگان خداوند همتایی ندارد. 

او اگر چه مال و دارایی چندانی ندارد، ولی مال همچون سایه ای گذرا و نابود شونده است. آنچه مهم است این است که او به خدیجه اشتیاق دارد و خدیجه نیز به او مشتاق است. پس او را به ازدواج محمد در آورید و مهریه او بر عهده من است؛ هر مقدار و هر وقت که درخواست کنید تقدیم تان می کنم و سوگند به پروردگار این خانه (کعبه) که محمد (از نعمت های خداوند) بهره ای فراوان دارد؛ دین او همه جا گسترده شده و بینش (نظر) او کامل و بدون عیب است.» (بحارالانوار، ج16، ص5؛ مناقب آل ابیطالب الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص110)

تاریخ ازدواج حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه(س)

پیامبر (ص) 15 سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه کبری (س) ازدواج کردند. به گفته پیامبر اسلام هیچ کدام از زنان او به اندازه حضرت خدیجه (س) نزد او گرامی نبوده اند. او تا زمان حیات حضرت خدیجه (س) با زن دیگری ازدواج نکرد. حضرت محمد (ص) در 25 سالگی با خدیجه ازدواج کرد.

گفته می شود که حضرت خدیجه (س) در آن موقع 40 سال داشت، ولی با توجه به حمل فاطمه و ولادت او که در سال پنجم بعثت می باشد این قول نمی تواند درست باشد و اقوال دیگر همچون 25 یا 28 سال، که در برخی کتاب ها ذکر شده، قابل قبول تر است.

ماجرای ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر

پیامبر (ص) در حدیثی فرمود:

از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند و از میان زنان فقط 4 زن به کمال رسیدند:آسیه دختر مزاحم، زن فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد. 

و در حدیث دیگری فرمودند:بهترین زنان بهشت 4 زن می باشند. مریم دختر عمران، خدیجه، فاطمه زهرا و آسیه (بحار الانوار، ج26، ص 2)

در تفسیر عیاشی از امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند:

در شب معراج، چون بازگشتم از جبرئیل پرسیدم:ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت:حاجت من آن است که خدیجه را از طرف خدای تعالی و از جانب من سلام برسانی.

فرزندان رسول خدا(ص) و خدیجه(س)

حضرت خدیجه(س) نخستین همسر حضرت محمد(ص) بود و تا هنگام وفات او، پیامبر همسر دیگر اختیار نکرد. حضرت خدیجه(س) هفت فرزند از پیامبر اکرم(ص) داشت، یک پسر به نام عبد مناف که در دوران قبل از بعثت متولد شد؛ دو پسر به نام های قاسم و عبدالله که در دوران اسلام متولد شدند و چهار دختر به نام های ام کلثوم، زینب، رقیه و فاطمه (س).(البدء و التاریخ، ج 5، ص 16 و ج 4، ص 139)

زندگی حضرت خدیجه (س) بعد از ازدواج با پیامبر

حضرت خدیجه(س) در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (ص)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. ایشان پس از ازدواج با پیامبر بزرگترین حامی و یاور آن حضرت در اهداف او قبل و بعد از بعثت بود چرا که علاقه خدیجه به پیامبر صرف نظر از جنبه علاقه و محبت معمول میان زن و شوهر، عشقی معنوی و علاقه‏ای روحانی بود.

ماجرای ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر

حضرت خدیجه(س) به پیامبر اکرم(ص) عشق می ورزید زیرا او را مردی کامل از نظر ضفات انسانی و به دور از رذایل اخلاقی می دانست. پیامبر مردی شریف، امین، بزرگوار، راستگو و متواضع بود و خدیجه به این ازدواج افتخارر می کرد.

حضرت خدیجه(س) عاشق فضیلت و شیفته اصلاح اجتماع بود و معشوق خود را در وجود رسول خدا(ص)یافته بود و آنچه او را از دیگر زنان متمایز می کرد همین بود.

این توافق روحی و ازدواج جسمانی روحانی باعث شد تا خدیجه مال و ثروت خود را برای پیشرفت اهداف پیامبر هزینه کند. پیامبر نیز تا زمان رحلت خود یاد حضرت خدیجه(س)را زنده نگه می داشت. به دلیل همین محبت و علاقه حضرت خدیجه(س) شرایطی فراهم آورد تا پیامبر با آرامش روحی بیشتر به اصلاح اجتماع بپردازد و او را از کارهای تجاری به جز چند مورد معاف کرد.

با آشکار شدن دعوت پیامبراسلام(ص)، رفتار مشرکان سرسخت مکه با پیامبر تغییر کرد. شرایط برای پیامبر روز به روز سخت تر می شد و به طبع خانواده ایشان نیز از این مشکلات در امان نبودند. ابولهب عموی پیامبر که در همسایگی ایشان زندگی می کرد سردسته مخالفان بود. در آن شرایط سخت، رنج تنهایی رسول خدا با محبت و همدلی حضرت خدیجه(س) التیام پیدا می کرد. او از اینکه ثروت خود را برای اهداف پیامبر خرج کرده بود و اکنون دچار فقر و محنت شده بود ناراحت نبود.

با هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه و شکست مشرکان در بازگرداندن آن ها، مسلمانانی که در مکه بودند تحت فشاری مضاعف قرار گرفتند. مشرکان مکه، تحریم اقتصادی پیامبر خدا(ص) و یارانش را برای واردار کردن به تسلیم در دستور کار خود قرار دادند.

«یعقوبی» در جلد نخست کتاب «تاریخ» خود می نویسد:

«نامه ای ستمگرانه را نوشتند که با احدی از بنی هاشم خرید و فروش نکنند. به آن ها زن ندهند و از آن ها زن نگیرند و هیچ گونه داد و ستدی با آن ها نداشته باشند تا آن که محمد(ص) را به آن ها تسلیم کنند.»

شرایط سخت و بحرانی و تهدید جانی پیامبر موجب شد تا ابوطالب پیشنهاد دهد تا بنی هاشم و مسلمانان به همراه پیامبر(ص) به دره ای در نزدیکی مکه بروند تا بتوانند بهتر و راحت تر از رسول خدا(ص) حفاظت کنند. مسلمانان به مدت 3 سال گرسنگی، تشنگی و گرمای طاقت فرسای «شعب ابوطالب» را تحمل کردند. در این وضعیت حضرت خدیجه(س) به همراه پیامبر(ص) به شعب ابوطالب رفت و ثروت باقی مانده خود را صرف کمک به مسلمانان در تحریم کرد.

حضرت خدیجه پس از کوچ به شعب ابوطالب کمی بیمار و ناتوان شده بود اما حاضر به یاری و کمک خویشاوندان خود نشد. او حاضر نبود تا پیامبر را در شرایط سخت تنها بگذارد. این بانوی بزرگوار در آخرین سال محاصره اقتصادی به دلیل بیماری و رنج حاصل از اقامت در شعب ابوطالب، در دهم رمضان سال دهم بعثت (سه سال قبل از هجرت)درگذشت. 

اشتراک گذاری با دوستان
نظرات: (۰) اولین کسی باش که برای این مطلب نظر می‌ده!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی